قبلی

خلاصه کتاب هدف از برایان تریسی

فصل اول : قفل استعدادهایتان را بشکنید

هدف‌های روشن و مشخص باعث افزایش اعتماد به نفس افزایش مهارت و تقویت انگیزه می‌شود .

انسان توانایی فرمان شناسی یا سایبرنتیک و هدف‌یابی دارداگر هدف روشن و مشخص باشد حتی لازم نیست بدانید هدفتان کجاست یا چگونه باید به آن برسید .فقط با مشخص کردن و شناخت اینکه چه می‌خواهید و یا چه آرزویی دارید دقیقاً به طرف هدفتان حرکت می‌کنید .

هدف یک پدیده کاملا مشخص مکتوب و ویژه است.می شود آن را به سرعت برای دیگران توصیف کرد . هدف قابل سنجش است و خودتان متوجه می‌شوید که آیا به هدفتان رسیده‌اید یا نه .

به چهار دلیل مردم برای خودشان هدف مشخصی انتخاب نمی‌کنند .

اولین دلیل این است که بیشتر مردم به اهمیت هدفها پی نبرده‌اند .

دومین دلیل این است که مردم نمی‌دانند چگونه هدف را مشخص کنند و آن را با رویا و تخیل اشتباه می‌گیرند .

سومین دلیل که اغلب مردم هدف‌هایشان را تعیین نمی‌کنند این است که از شکست می‌ترسند.شکست آسیب روحی می‌آورد. شکست از لحاظ احساسی و مالی تبعات منفی دارد .

چهارمین دلیلی که بعضی از افراد هدف‌هایشان را تعیین نمی‌کنند نگرانی از عکس‌العمل اطرافیان است.
هدفها باید شفاف باشند.

ارل نایتینگل می‌گوید: خوشبختی تصور مستمر یک هدف یا آرمانی ارزشمند است.

ویکتور فرانکل بنیانگذار علم معنا درمانی معتقد است مهمترین نیاز انسان داشتن زندگی هدفدار و معنادار است.

هدف به شما معنا و مقصود می‌دهد.داشتن هدف باعث می‌شود مسیر موفقیت را در زندگی پیش بگیرید .به سمت هدفهایتان حرکت می‌کنید ،احساس شادی و قدرت بیشتری می‌کنید .احساس می‌کنید انرژی بیشتری دارید و انسان تاثیرگذاری هستید .احساس می‌کنید اعتماد به نفس بیشتری دارید .

برای رسیدن به تمام هدف های مورد نظرتان باید ببینید چه مدت زمان نیاز دارید تا هدف های یتان را بتوانید تعیین کنید و بعد چطور می توانید به بهترین شکل ممکن به آنها برسید.

زیگ زیگلر می گوید : آسانسور موفقیت خراب است . اما پلکان موفقیت همیشه پیش روی شماست.

ارسطو می گوید : اعمال ما در جهت رسیدن به احساس خوشبختی است .ممکن است در جهت رسیدن به این هدف موفق شوید و یا ناکام بمانید ، اما به هر حال شادی و خوشبختی هدف همیشگی شماست.

فصل دوم : مسئولیت زندگی تان را به عهده بگیرید

احساسات منفی چون ترس ترحم جویی حسادت حقارت و مهم‌ترین آنها یعنی عصبانیت به چهار دلیل ایجاد می‌شوند .

احساسات مثبتی چون عشق آرامش راحتی خیال شادی و اشتیاق در ذهنتان جاری و جایگزین احساسات منفی و ناراحت کننده می‌شوند .

چهار عامل که باعث احساسات منفی می‌شود عبارتند از:

توجیه کردن مشکلات :

شما تا زمانی درگیر احساسات منفی هستیدکه عصبانیت یا ناراحتی خود را برای دیگران و خودتان توجیه کنید و برای آن دلیل بیاورید.وقتی دست از توجیه برداریم انسانی مثبت و تاثیرگذار می‌شویم.

عذر وبهانه آوردن :

دومین دلیل بروز احساسات منفی منطقی جلوه دادن اشتباهات فردی و بهانه آوردن است.

سعی می‌کنید به دیگران القا کنید که رفتارتان درست و حساب شده بوده است.به این ترتیب عضو و بهانه‌های شما احساسات منفی ذهنتان را همچنان حفظ و تقویت می‌کنند.

در این حالت شما نقش قربانی مظلوم را به خودتان می‌دهید.

اهمیت بیش از حد به خواسته سایرین :

این حالت باعث می‌شود ارزش کمی برای خودمان قائل شویم و کاملا متکی به عقاید و خواست دیگران باشیم.

اگر عقیده دیگران چه درست و چه نادرست نسبت به ما منفی باشد احساس عصبانیت آشفتگی خجالت زدگی حقارت و حتی افسردگی می‌کنیم و از زندگی ناامید می‌شویم .

پذیرش 100 درصد مسئولیت وقایع زندگی :

چهارمین و مهم‌ترین دلیل بروز احساسات منفی مقصر شناختن دیگران در بروز اشتباهات زندگیتان است.

پذیرش مسئولیت مثل پادزهر عمل می‌کند.

با گفتن عبارت من مسئول هستم کنترل زندگی و ذهنتان را دوباره می‌توانید در اختیار بگیرید .

در صورتی که مسئولیت تمامی زندگیتان را بپذیرید محدودیتی برای آنچه می‌توانید به دست آورید وجود نخواهد داشت .

از این به بعد توضیح و بهانه آوردن را کنار بگذارید اگر در زندگی اشتباهی کردید کافیست بگویید متاسفم و به اصلاح وضعیت بپردازید .

 

احساسات منفی درون شما روی هیچکس اثری ندارد .

وقتی که مسئولیت کامل زندگی موقعیت شغلی و اجتماعی و هر آنچه را به شما مربوط می‌شود پذیرفتید با اعتماد به نفس کامل می‌توانید به سراغ کار و زندگیتان بروید .

خود را رئیس خودتان بدانید .مسئولیت تمام ابعاد زندگی و کارتان با شماست .

اگر از شرایط و وضعیت موجود زندگیتان راضی نیستید بستگی به خودتان دارد که هرچه زودتر برای تغییر شرایط و بهبود اوضاع زندگیتان قدم بردارید .

وظیفه شماست که استعدادها توانایی‌ها و کارایی فردی خود را بشناسید و برای کسب درآمد مورد نیاز در طول ماه‌ها و حتی سال‌های آینده آنها را به کار گیرید .

هرچه بیشتر با خودتان تکرار کنید که من مسئول زندگیم هستم کانون کنترل احساسات شما درونی‌تر می‌شود و احساس اعتماد به نفس و قدرت بیشتری می‌کنید .

مثلث طلایی شامل سه ضلع مسئولیت پذیری کنترل ذهن و احساس شادی می‌باشد .

شما با توانایی ذاتی نامحدود برای رسیدن به هر هدفی و قبول مسئولیت زندگیتان باید به برنامه‌ریزی آینده ایده‌آل خود بپردازید.

فصل سوم : آینده تان را خلق کنید

چشم انداز بلند مدت مهمترین عامل موفقیت مالی و فردی انسان در زندگی است.

با قوه تخیل ۵ سال آینده زندگیتان را تصور کنید .

بزرگترین مشکل در راه هدف گذاری برای آینده عقاید محدود کننده است.

فرض کنید که هیچ محدودیتی برای شما وجود ندارد.

با تلفیق آرمان گرایی و توجه به آینده می توانید حس محدود کنندگی خود را از بین ببرید یا آن را بی اثر کنید.

انسان‌های قوی و موفق فقط از خود می‌پرسند چگونه باید به هدف برسند؟

راه جهنم را با ایده‌های خوب فرش کرده‌اند.

شادی همان تصور همیشگی یک ایده ارزشمند است.

ارزش های درونی تان را پیدا کنید

اغلب مردم در مورد هدف‌ها ارزش‌ها و ایده‌آل‌های خود سردرگمندمدام در حال تلاش و تکاپوی بیهوده اند و به کمی از هدفهای خود می‌رسند .

۵ سطح سازنده شخصیت :

درونی‌ترین لایه ارزش‌هاست،سپس اعتقادات، سپس توقعات و خواسته‌ها ،بعدی نگرش و گرایش ذهنی و در انتها اعمال بیرونی و رفتار.

یک گرایش ذهنی مثبت باعث می‌شود در هر گامی که در زندگی برمی‌دارید موفقیت هم همراه شما باشد .

پرستو معتقد است هدف در زندگی انسان کسب شادی است .شما زمانی به شادی کامل می‌رسید که رفتارتان منطبق با ارزش‌های درونی‌تان باشد .

شفاف سازی ارزش‌ها به این معناست که باید به دقت فکر کنید و ببینید در زندگی چه چیزهایی برای شما بیشترین اهمیت را دارند .

برای داشتن یک زندگی عالی ارزش‌ها و اصولی را پیدا کنید که برایتان بیشترین اهمیت را دارند .

یک زندگی منطبق بر ارزش‌های فردی ساده‌ترین راه برای داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس است .

یکی از روش‌هایی که به کمک آن می‌توانید به هویت و خواسته‌های واقعی‌تان پی ببرید این است که ارزش‌های مورد نظرتان را به ترتیب اولویت بندی کنید .

سوالات ارزیابی ارزشهای اخلاقی مورد علاقه شما :

1-چه چیزی شما را شاد می‌کند ؟

2-چه چیزی به شما احساس مثبت و مهم بودن را القا می‌کند ؟

3-چه عاملی اعتماد به نفس شما را افزایش می‌دهد ؟

4-چه کارهایی باعث افزایش عزت نفس شما می‌شود ؟

5- کسب چه چیزهایی در گذشته باعث افتخار و خشنودی تان شده است ؟

مهم این است که به کجا می‌خواهید بروید.

اعتماد به نفس به زبان ساده یعنی چقدر خودتان را دوست دارید .

ارزشهای شغلی افراد موفق :

1- صداقت

2- سخت کوشی

3- قابل اعتماد بودن

4- خلاقیت در کار

5- همکاری و مشارکت

6- جاه طلبی

ارزشهای خانوادگی افراد موفق :

1- عشق بی قیدوشرط

2- تشویق و انرژی مثبت دادن

3- صبر و گذشت

4- بخشندگی

5- محبت

ارزشهای مالی اقتصادی افراد موفق :

1- صداقت

2- مهارت و پر کاری

3- صرفه جویی

4- تحصیلات

5- تلاش

6- کیفیت کار

7- ثبات قدم برای موفقیت

ارزشهای مربوط به تندرستی و سلامت افراد موفق :

1- انضباط فردی

2- توجه به رژیم غذایی مناسب

3- تمرین های ورزشی

4- استراحت کافی

مهمترین تفاوت انسان های موفق و افراد معمولی در  “عمل گرایی” است.

راه جهنم را با ایده های خوب فرش کرده اند .افراد معمولی ایده های خوب زیاد دارند ولی اقدام نمیکنند.

شادی همان تصور همیشگی یک ایده ارزشمند است .وقتی هدف ها و ایده های واضح و مهیجی دارید نسبت به خود و دنیای اطرافتان احساس خوبی دارید.

فصل چهارم : ارزش های درونی تان را پیدا کنید

شناخت هدف ها ، ارزش ها و ایده آل های خود از مهمترین ویژگی های افراد پیشرو می باشد.

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *